دانشجویی سر کلاس ریاضیات خوابش برد زمانی که زنگ زدند بیدار شد و با عجله دو سوالی را که روی تخته سیاه نوشته شده بود؛یادداشت کرد و با این فرض که استاد مثل همیشه این سوال را به عنوان تکلیف درسی داده است به منزل برد...
فایل صوتی داستان « نتیجه باور » را بشنوید:
مدت زمان:00:02:11
حجم فایل:772KB
دانشجویی سر کلاس ریاضیات خوابش برد زمانی که زنگ زدند بیدار شد و با عجله دو سوالی را که روی تخته سیاه نوشته شده بود؛یادداشت کرد و با این فرض که استاد مثل همیشه این سوال را به عنوان تکلیف درسی داده است به منزل برد.از انجای که همیشه تمامی تکالیف خود را به تنهایی و کامل انجام می داده؛این توقع را از خود داشت که این بار هم «می تواند»به راحتی از پس حل این دو سوال برآید با این باور تمام طول هفته را روی حل آن دو سوال فکر کرد.در ابتدا هیج یک را نتوانست حل کند اما دست از کوشش برنداشت تا سرانجام یکی از انها را حل کرد. راه حل خود را به استاد تحویل داد استاد کلی شوکه شد؛زیرا استاد این دو سوال را فقط برای اشنایی دانشجویان با مسایل غیر قابل حل ریاضیات؛رپی تخته نوشته بود...!!
کلمات کلیدی مطلب : مقالات | مقالات علمی و آموزشی | داستان های موفقیت | داستانهای جالب | نتیجه باور
منبع : هاوش